بر اساس کف استانداردهای بین المللی باید به ازای هر تخت بیمارستانی یا هر هزار نفر جمعیت کشور، بیش از سه پرستار شاغل و فعال داشته باشیم، اما به دلیل محدودیتهای کشور، مجموعه مسئولان استاندارد ۲.۵ پرستار به ازای هرتخت در ۲۴ ساعت شبانه روز را پذیرفته اند با این حال هنوز این میزان در کشور ما فقط ۷ دهم پرستار به ازای هر تخت بیمارستانی در ۲۴ ساعت است. یعنی تعداد پرستاران کشور برابر یک چهارم استاندارد مورد نیاز و توافقی داخل است.اما در اینجا مایلم بعنوان یکی از پیشکسوتان کادر درمان نظرم را در مورد سیاست های در حال اجرا برای تکمیل نیروی پرستاری در بیمارستان ها (بویژه بیمارستان های خصوصی) مطرح کنم.
سیاست های جبران پرستار
اجازه بدید یک روز معمول رو در یکی از بیمارستان های خصوصی که درش مشغول هستم رو شرح بدهم. ساعت 15:30 عصر،خانم استف بخش icu، تو گروه پیام میزاره که همکاران عزیز لطفا اگر کسی براش مقدوره امروز عصر نیرو کمه،همکاری کنه…..ساعت شروع شیفت عصر 1 ظهر هست.یعنی از 1 ظهر تا 3و نیم عصر اون بخش با حداقل نیرو چرخیده پس بیماران قطعا مراقبت کامل رو دریافت نکرده اند و تا کی کمبود نیرو می خاد جبران بشه معلوم نیست.
در حال حاضر بسیاری از بیمارستان های خصوصی مشتاقانه در حال بکارگیری پرستاران ساعتی یا پاره وقت به اسم پرایوت و غیره هستند.به این صورت که 3-5 نیروی پرستاری فیکس برای بخش ها جور می کنند و بقیه رو با پرستاران پرایوت تکمیل می کنند.این سیاست یک نفع تقریبا دو طرفه برای بیمارستان و پرستار دارد،نفع بیمارستان در کم شدن هزینه پرسنل ثابت هست.بیمارستان به پرستار ساعتی حق بیمه و اولاد و مسکن و سنوات و غیره پرداخت نمیکند و با کمترین هزینه نیروی کاری خودش رو تامین می کند، از طرف دیگر پرستاران ساعتی که غالبا در استخدام رسمی یک مرکز درمانی دیگر (اغلب دولتی) هستند، از اضافه کاری اجباری ساعتی با مبلغ کم و ناعادلانه به ستوه آمده، نفع خودشان را در این میبینند بصورت ساعتی یا پرایوت در مراکز درمانی که حق الزحمه بهتری می دهند کار کنند.
اما این موضوع معایبی هم دارد و اولین و مهمترین عیبش در آسیبی هست که متوجه بیماران و خدمت گیرندگان درمانی میشود.پرسنل ساعتی چون هر روز در آن مرکز درمانی نیستند پس در جریان جزییات روند درمان بیماران قرار نمیگیرند، با پزشکان معالج به خوبی مچ نمی شوند،ارتباط مناسبی با بیمار بدلیل کوتاه بودن زمان حضور در بالین بیمار ندارند،تشخصیص پرستاری و ایجاد پلن مراقبتی استاندارد عملی نمی شود، بسیاری از کارها و پیگیری ها به تعویق می افتد،صحت دارو دادن به خوبی مشخص نمی شود،ارزیابی کار پرستار بخوبی مقدور نیست و درصد اشتباهات و خطاهای بالینی بالا می رود و کسی گردن نمی گیرد، پرستار ساعتی چون موظفی کار نمیکند ممکن است شیفت تعیین شده رو غیبت کند و تا پر شدن جای خالی وی ممکن است اتفاقات ناگوار ایجاد شود و ده ها خطای مراقبتی دیگر ایجاد شود!
راه حل ؟
آیا بهتر نیست مثل سایر کشورهای متمدن دیگر حقوق کادر درمان و بویژه پرستاران استاندارد سازی شود تا پرستار آنقدر احساس امنیت شغلی کند که تمام علم و توانایی و مهارتش را از جان و دل تقدیم همان مرکز درمانی استخدام شده نماید.چرا متوسط حقوق پرستاران مراکز خصوصی باید ماهی فقط 10 میلیون تومان باشد که مجبور باشد برای رفع هزینه های زندگی چندجا کاری کند و خستگی و فرسودگی شغلی اش گریبان مردم بی گناه بستری در بیمارستان را بگیرد.
متوسط حقوق فول تایم یک مهندس لیسانس دو برابر یک پرستار لیسانس در این کشور است و غریب به اتفاق پرستاران مراکز خصوصی در ایران حقوق پایه کارگر بی سواد را دریافت میکنند، اما چرا و به چه دلیلی قرار نیست علی رغم تذکرات مقام معظم رهبری و شخص ریاست جمهور، به این مسئله رسیدگی قانونی شود جای تعجب است! آیا واقعا از حقوق پرستار زدن در این کشور این همه نفع مالی برای مراکز درمانی یا وزارت بهداشت دارد؟!
بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار